آن چه را پیامبر به خاطر ترس از (حرف و حدیث) مردم پنهان میداشت، چه بود؟ خداوند میخواستحکمی را ثابت کرده، روش دیگری را به مردم بیاموزاند که مخالف و ناهمخوان با احکام و آداب جاهلیتبود. اگر عربها کسی را پسرخواندهی خود میکردند، بدو نسبتخود را داده، وی را فرزند و پسر خویش میشمردند و دیگر او را منسوب به پدر واقعیاش نمینمودند، که ستمی آشکار بود. قرآن به اینان میفرمود: «آنان را به نام پدرانشان بخوانید که این کار نزد خدا عادلانهتر است.» (۳) و از آن رو که پسرخواندهها منسوب به ارباب (و پدر خواندهها) میشدند، آن چه را بر فرزندان واقعی خود حرام میدانستند، بر اینان (فرزند خواندهها) نیز روا نمیدانستند. خداوند میخواست نهایت و پایانی برای این سنتبنهد، از آن رو که بر پایهی درستی بنا نشده بود; وانگهی میخواست پیامبر نخستین کسی باشد که این سنت را گسسته، معارف جدیدی در اسلام پایه گذاری کند. از این رو خدا دستور داد پس از آن که زید - که بدو زید بن محمد میگفتند - زینب را طلاق گفت، پیامبر با وی ازدواج کرده، زید را به نسبت درستش یعنی زید بن حارثه برگرداند: «هنگامی که زید نیازش را از آن زن به سر آورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسری تو درآوریم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان - هنگامی که طلاق گیرند - نباشد; و فرمان خدا انجام شدنی است (و سنت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود) .» (۴) آن چه برشمردیم، حقایق ازدواج پیامبر با زینب بود، که آن چه را غرضورزان با پندار و خیال خود بافته بودند، از بین میبرد! هرگاه شبههای به منظور کاستن شان و جایگاه پیامبر و اهل بیتش، در این جا و آن جا بشنویم یا ببینم، مانند این افسانه، ما را به پژوهش پیوسته برای دستیابی به حقایق تاریخی فرا میخواند. پس از این ماجراها زینب به عنوان یکی از همسران پیامبر وارد خانهی ایشان شد و به همسری خویش افتخار کرده، میگفت: خداوند مرا به ازدواج پیامبرش درآورد و دربارهی من آیهای نازل کرد که تبدیل نمیشود و تغییر نمیپذیرد و مسلمانان آن را میخوانند. عموهای زینب نیز بدین پیوند افتخار کرده، با رقیبان خود، در شمار آن چه به عنوان افتخار برمیشمردند، میگفتند: آیا زنی میان شما هست که از آسمانهای هفتگانهی بالا خداوند او را به ازدواج پیامبر در آورده باشد؟! ویژگی زینب میان دیگر همسران پیامبر این بود که در درجهی دوم پس از خدیجه قرار داشت و به فقیران و نیازمندان بسیار انفاق و بخشش میکرد. خداوند با ثروتی که به خانوادهی زینب بخشیده (و به وی رسیده) بود، وضع را بر وی راحت کرده، پیوسته و بی آنکه قطع شود، بخشش و دهش میکرد، گر چه دباغی مینمود و حصیر میبافت و میفروخت و پولش را صدقه میداد و با جاریهای خود به نیکی سخن میگفت. روزی پیامبر که با زنان خود نشسته بود فرمود: «آن که دستش درازتر است، زودتر (دربهشت) به من میپیوندد». در وهلهی نخست، مردم از این فرمایش، ظاهر لغوی آن را برداشت کرده، دستهای خود را میکشیدند تا ببینند دست کدام یک درازتر است، اما بعد فهمیدند مقصود پیامبر این است که کدام یک بیشتر در راه خدا بخشش و دهش دارد، که کسی جز زینب دختر جحش نبود. وی نخستین زن (از همسران رسولالله) است که پس از وفات پیامبر بدو پیوست. برچسب ها : شبهات و ابهامات
نویسنده خادم مسجد در سه شنبه 86/4/5 | نظر
طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم Web Template By : Samentheme.ir |
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسبها
سخن روز (75), فیلم سخنرانی های مسجد (72), هدیه روزانه سایت (35), ارتباط مستقیم با امام جماعت مسجد (25), اطلاعیه های مسجد (23), وقایع امروز (14), پرسشهای فرزندانمان -پاسخهای ما (13), عکس روز (10), مروری بر آخرین اخبار (10), شبهات و ابهامات (8), برنامه های مسجد (7), مناسبت های مذهبی (5), فیلم مراسمات مسجد (5), کلیپ (4), خلاصه سخنرانی های مسجد (3), دانش آموزان ممتاز محله پیامبر اعظم(ص) (3), آرشیو صوتی سخنرانی های مسجد (3), اخبار محله پیامبر اعظم(ص) (2), ارتباط مستقیم با مسئول پایگاه بسیج (2), پیشنهاد و انتقاد شما (2), امروز با حافظ (2), گالری عکس (2), یادداشت های امام جماعت محترم (2), هدیه روزانه (1), کاریکاتور روز (1), کمک های مردمی برای ساخت مسجد (1), ساختار مدیریتی مسجد (1), طنز روز (1), تاریخ (1), جلسه سایت (1), حدیث (1), حقوق_بشر (1), اسلام (1),
طراح قالب
|