سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برنامه های ثابت هفتگی مسجد که پس از نماز مغرب و عشاء برگزار میگردد: شنبه ها: جلسه قرآن ، دوشنبه ها: جلسه پرسش و پاسخ ، سه شنبه ها: دعای توسل ، پنجشنبه ها: دعای کمیل ، جمعه ها: پس از نماز صبح دعای ندبه،پس از نماز مغرب و عشاء برنامه سخنرانی مذهبی

اسلایدر

مطالب اخیر وبگاه

 آنچه ذیلا می آید مجملی است از آراء سه اندیشمند اسلامی ( علامه طباطبایی ـ آیت الله طالقانی ـ امام محمد غزالی ) که در توجیه و تعلیل وجه مؤثر روزه بیان شده است .
علامه طباطبایی : صیام و صوم هر دو به حسب اصطلاح “ مصدر ” هستند و معنای آنها در “ لغت ” خودداری از کاری است . مانند خوردن ، آشامیدن ، نزدیکی کردن ، سخن گفتن ، راه رفتن و غیره .
بعضی معنای آن را خودداری از چیزهایی که نفس ، زیاد به آنها میل و علاقه دارد ، دانسته اند و در شرع به واسطه کثرت استعمال ، یک معنای خاصی پیدا کرده و ان عبارت است از خودداری کردن از امرو معینی با قصد قربت از طلوع فجر تا مغرب .
بت پرستان که روزه می گرفتند غرضشان این بود که خشم خدایان را که در اثر گناهان بندگان بر افروخته شده فرو نشانند یا آنان را خشنود کنند تا حوائجشان را برآوردند و به مقاصدشان نائل گردانند و اینن در حقیقت ، یک معامله و داد و ستدی بود که با خدایان میکردند و حاجت آنان را بر می آوردند تا آنان هم حاجت بندگان را برآوردند یا جلب خشنودی ایشان را می کردند تا آنان هم از بندگان خشنود باشند ، ولی تعالیم عالیه اسلام و بیانات وافیه قرآن چنین افاده می کند که ساحت قدس پروردگار منزه تر از این است که احتیاج و نیازی به چیزی داشته باشد یا آزار و تاثری در حقش تصور شود و بالاخره از هر گونه عیب و نقص و نیاز و حاجتی مبری است ؛ پس عبادات ، هر اثری را داشته باشند تنها متوجه بنده خواهد شد ؛ نه خدا . چنانکه گناهان نیز چنین است . قرآن می فرماید : “ ان احسنتم احسنتم لا نفسکم و ان اساتم فلها ” 1 پس آثار اطاعت یا معصیت عاید خود انسان می شود که شانی جز نیاز و تهیدستی : “یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی ” 2 و در خصوص روزه می فرماید :“ لعلکم تتقون ” ؛ یعنی تشریح این حکم برای این است که شما پرهیزگار شوید . ( نه اینکه پروردگار به روزه گرفتن شما نیازمند باشد. ) اما اینکه از روزه امید یافتن تقوا می توان داشت جای شک نیست ، چه هر انسانی این مطلب را از فطرت خود می یابد که اگر کسی بخواهد با عالم طهارت و قدس ارتباط پیدا کند و به مرتبه کمال و روحانیت برسد و درجات ارتقاء معنوی را بپیماید ، اول چیزی که بر او لازم است این است که   

از بی بند وباری و شهوترانی بپرهیزد و جلو نفس سرکش را گرفته ، نگذارد در زمین ، طبع و طبیعت افسار گسیخته به هر سو که می خواهد برود و در هر جا که می خواهد بماند و از دلبستگی و فرو رفتن در مظاهر حیات مادی خود را منزه کند و خلاصه از هر چیز که او را زا خدا بازز می دارد  دوری گزیند و این تقوا از راه خودداری از هوات و دوری از هواهای نفسانی دست می دهد و آنچه با حال  عموم و مردم مناسب است این است که در امور مورد نیاز همگان مانند خوردن و آشامیدن و تمایل جنسی از شهوتهای مشروع هم خودداری کنند تا به واسطه این تمرین ، اراده شان تقویت شود و بتوانند از شهوتهای نامشروع نیز خودداری نمایند و به سوی پروردگار تقرب جویند ، زیرا کسی که در امور مشروع و مباح دعوت خدا را اجابت کرد در امور غیر مشروع و حرام ، بهتر اطاعت و فرمانبرداری می نماید .3

آیت الله طالقانی : قران می فرماید : “ یا ایها الذین آمنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذیین من قبلکم لعلکم تتقون ” 4 . “ کما کتب ” ، بیان مشابهت در اصل روزه است ؛ نه چگونگی ومقدار آن . “ من قبلکم ” ، ظهور در پیروان ادیان الهی “ یهودیت و مسیحیت ” دارد . در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصریحی نیست ، ولی روزه داران را ستوده . موسی پیش از دریافت وحی چهل روز روزه گرفت . یهود به یاد خرابی اورشلیم و یک روز از ماه آب روزه می گیرند . روزه دیگر هم دارند ، در اناجیل نیز به وجوب روزه تصریح نشده و روزه دار را ستوده و از ریا بر حذرش داشته . روزه مشهور مسیحیان پیش از عید فصح است . روزه دیگر هم دارند که حیوانی نمی خورند . از این گونه روزه های پراکنده ، که در میان یهودیان و مسیحیان معمول بوده ، معلوم می شود که اصل روزه از ارکان عبادات آنها شمرده می شده . کگویند : در مذاهب قدیم مصر و روم و یونان و هند نیز انواع روزه معمول بوده . گویا روزه ، پیش از وجوب در ادیان الهی ، انگیزه فطری داشته است ، زیرا بشر تعالی طلب که نمی خواسته در سطح حیوانات پایین آید و یکسر محکوم تمایلات و شهوات حیوانی گردد ، روزه را وسیله و سپری برای مقاومت در برابر این گونه

تمایلات شناخته تا خود را برتر آرد و قهرمانی نماید . همین ، حکمت اصلی روزه است : “ لعلکم تتقون ” . روزه چون ناشی از مبدا ایمان و امر خدا : “ یا ایها الذین آمنوا کتب ” باشد ، نیروی مقاومت را افزایش می دهد تا به مقام تقوا رساند و شخصیت برتر انسان محقق گردد.

این حکمت اصلی و برتر روزه است ـ نه برای رنجور داشتن جسم تا خشم خدا یا خدایان را فرو نشاند ـ که یهود و بعضی مشرکین می پنداشتند و نه برای احساس همدردی با گرسنگان و تساوی با آنان که بعضی روشنفکران می پندارند . روزه هر چه آثار و فواید بدنی و اخلاقی و اجتماعی دارد در طریق تقوا است ؛ نه حکمت اصلی آن . چون روحیات با بدن و هر دو در چگونگی روابط اجتماعی وابسته و از هم متاثر می باشند. تحلیل رسوبات و رطوبتهای زاید دستگاههای تغذیه ، سبک و حساس شدن دستگاه اعصاب و مغز ، بیدار شدن احساس رافت و همچنین یاد پیوسته خدا و فرمان او ، همه برای رسیدن به مقام تقوا می باشد . از سوی دیگر ، تقوایی که در خلال درون مایه و پایه گرفته باشد ، خود این گونه آثار را همیشه دارد و نگهبانی می نماید و ارگ تقوا نباشد تامین و نگهبان دیگری برای جسم و جان و روابط اجتماع در میان نیست . شخص بی تقوا چون ماشین بی فرمانی است که جاده های لغزنده و نشیبها ، چرخهای آن را به هر سو می کشانند .

“ شهر رمضان الذی فیه القرآن هدی للناس و بینات من من الهدی و الفرقان ” 5. پس از حکم مکتوب روزه و حکمت آن ، آنگاه انجام آن در روزهای محدود و حکم بیمار و مسافر که باید در روزهای دیگر روزه بدارد و ناتوانی که باید فدیه دهد ، آنگاه دعوت به تحمل برای انجام هر چیزی که روزه نمونه ای از خیر است ، این آیه امتیاز ماه رمضان را بر دیگر ماهها بیان می نماید . ماه رمضان که امتیاز و شخصیت یافته برای این است که قرآن در آن نازل شده ، قرآن که هدایتی برای عموم آدمیان است تتا فردها را به مبادی و نهایات و مسیر انسان روشن نماید و راههای خیر و رستگاری را بنمایاند و از فروغ هدایت آن شعاعهایی می تابد که همه سطوح و جوانب حق و باطل و خیر و شر و روا و ناروا ممتاز و مشخص می شود .

“ فمن شهد منکم الشهر فلیصمه ” : تفریع و شرطط روزه در این ماه است ؛ پس چون در این ماه قرآن نازل شده ، هر که از شما شاهد آن باشد ، چه با رؤیت هلال یا ثبوتی چون شهود ، آن را روزه بدارد . “ فلیصمه ” ، به جای “ فلیصم فیه ” ، وحدت این ماه را با روزه می رساند : که گویا این ماه خود روزه است و روزه دار ، آن را می دارد . این ماه که در آن قران فرود آمده و دریچه وحی آسمان به روی خاکیان بازگشته و برای انسانهایی که به کمال بلوغ و رشد رسیده اند احکام ونظامات ابدی تشریع شده ، ماهگرد رابطه ساکنین این سیاره کوچک با خداوند آسمانها و زمینها می باشد . به یاد بود چنیین انقلاب عظیمی ، مسلمانان باید روزه بدارند . آنچنانکه ملتها ، روزهای استقلال و ارتباط و شناسایی خود را جشن می گیرند . برای بنی اسرائیل روز خروج از مصر و برای مسیحیان عید فصح ، برترین عید است . مسلمانان در هر زمان و ه رجا : “ فمن شهد منکم ” با فروغ روزه داری ، روح و اندیشه و اجتماع خود را نورانی می کنند و آماده دریافتها و تنزیلات قرآن می شوند . 6

امام محمد غزالی : بدان که روزه را سه درجت است : روزه عوام ، روزه خواص و روزه خاص الخاص .

اما روزه عوام آن است که گفته  آمد و غایت آن نگاه داشتن بطن و فرج اسست و این کمترین درجات است .

روزه خواص آن بود که همه جوارح خویش را از ناشایست باز دارد و بر بطن و فرج اقتصار نکند و تمامی این روزه به شش چیز بود :

ـ یکی ، آنکه چشم نگاه دارد از هر چه وی را از خدای ـ تعالی ـ مشغول کند ، خاصه از ان چییز که از وی شهوت خیزد ، که رسول (ص) می گوید که “ نظر چشم . پیکانی است از پیکانهای ابلیس ، ببه زهر آب داده ، هر که از بیم حق تعالی ـ از آن حذر کند ، وی را خلعتی ایمانی دهند که حلاوت آن در دل بماند و ذوق آن می یابد . ”

و انس می گوید از رسول (ص) که “ پنج چیز ، روزه گشاده کند : دورغ ، غیبت ، سخن چینی ، سوگند به دروغ و نظر شهوت . ”

ـ دوم ، انکه زبان نگاه دارد از بیهوده و هر چه از آن مستعنی بود یا خاموش همی باشد یا ببه ذکر و قرآن خواندن مشغول می باشد و مناظره و لجاج از جمله بیهوده های زیانکار باشد ، اما غیبت و دورغ ، به مذهب بعضی از علما ، روزه عوام را نیز باطل کند . و اندر خبر است که “ دو زن روزه داشتند و چنان شدند از گرسنگی که بیم هلاک بود . دستوری خواستند از رسول (ص) که روزه بگشایند . قدحی به ایشان فرستاد تا قی کنند در آنجا . از گلوی هر یکی پاره ای خون بسته برآمد و مردمان در تعجب بماندند . رسول (ص) که این دو زن از آنچه خدای ـ تعالی ـ حلال کرده بود روزه گرفتند و بدانچه حرام کرده بود بگشادند و به غیبت مشغول شدند و اینکه از گلوی ایشان برآمد گوشت مردمان است که بخورده اند . ”

ـ سوم ، آنکه گوش نگاه دارد ، که هر چه گفتن نشاید ، نباید شنیدن و شنونده شریک گوینده بود در معصیت دروغ و غیبت و غیر آن .

ـ چهارم ، آنکه دست و پای و همه جوارح از ناشایست آنگاه دارد .

و هر که روزه دارد و چنین کارها کند ، مثال وی چون بیماری بود که از میوه حذر کند و غذایی که بسیار خوردن آن زیان دارد ، اما اصل وی زیانکار نیست و برای این رسول (ص) گفت : “ بسیار روزه دار باشند که نصیب ایشان از روزه جز گرسنگی و تشنگی نبود . ”

- پنجم ، آنکه به وقت افطار ، حرام و شبهتها نخورد و از حلال خالص نیز بسیار خورد ، چه هر گاه که به شب ، آنچه به روز ، فوت شده باشد ، تدارک کند چه مقصود حاصل شود ؟ که مقصود از روزه ضعیف کردن شهوتهاست و طعام دوباره به یکباره خوردن شهوت را زیادت کند ـ ختصه که الوان طعام جمع کند ـ تا معده خالی نبود ، دل ، صافی نشود ، بلکه سنت آن بود که به روز ، بسیار نخسبد تا اثر ضعف و گرسنگی در خود بیابد و چون شب اندک خورد ، زود در خواب شود و نماز شب نتواند کرد که “ هیچ وعاء 7 که پر کنند ، نزدیک حق  ـ تعالی ـ دشمن تر از معده نیست .”

ـ ششم آنکه پس از افطار ، دل وی مییان بیم و امید معلق بود که نداند که روزه وی پذیرفته است یا رد کرده و “ حسن بصری ” روز عید به قومی گذر کرد که می خندید و بازی همی کردند ، گفت :

ن خدای ـ تعالی ـ ماه رمضان را میدانی ساخته است تا بندگان وی در طاعت خدای پیشی جویند ، گروهی سبقت گرفتند و گروهی باز پس افتادند ، عجب ا زکسانی که می خندند و حقیقت حال خویش نشناختند ! به خدای  که اگر پرده از روی کار بردارند پذیرفتگان به شادی خویش مشغول شوند و مردودان به اندوه خویش ماتم گیرند و هیچ کس به بازی و خنده نپردازد .

و اما روزه خاص الخاص بلندترین درجات است و آن ، آن است که دل خود را از اندیشه هر چیز جز حق ـ تعالی ـ است نگاه دارد و همگی خود به “ حق ” دهد و از هر چه جز “ وی ”  است ، به ظاهر و باطن ، روزه دارد و در هر چه اندیشه کند ، جز حدیث خدای تعالی و آنچه به وی تعلق دارد ، این روزه گشادهه شود و اگر در غرض دنیاوی اندیشد ـ اگر چه مباح بود ـ این روزه باطل شود ، مگر ( امور ) دنیاویی که یاور وی شود در راه دین و این درجه انبیا و صدیقان اسست و هر کسی بدین نرسد .

پس ، از این جمله بشناسی که هر که از روزه به ناخوردن طعام و شراب 8 اقتصار کند ، روزه وی صورتی بی روح است ، که روح و حقیقت روزه آن است که خویشتن به ملایکه مانند کند ، که ایشان را شهوت نیست اصلا ، و بهایم را شهوت غالب است و از ایشان دورند بدین سبب و هر آدمی که شهوت بر وی غالب بود ، همه در درجه بهایم بود و چون شهوت وی کم گشت شباهتی گرفت به ملایکه و بدین سبب بدیشان نزدیک گشت و ملایک نزدیک اند به حق ـ تعالی ـ و چون تیمار شام تدارک کند و شهوت را تمام مدد بدهد از آنچه می خواهد ، شهوت قویتر شود ، نه ضعیفتر وروح روزه حاصل نشود .

و چون کسی حقیقت روزه بشناسد ـ که مقصود کسر شهوت است و صافی کردن دل ـ باید که مراقب دل خویش همی باشد . 9

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پانویس

1.                  اسراء ـ 11

2.                  فاطر ـ 15

3.                  تفسیر المیزان ، ج 2

4.                  بقره ـ 183

5.                  بقره ـ 185

6.                  پرتوی از قرآن ، ج 1

7.                  ظرف ، آوند

8.                  آشامیدنی

9.                  کیمیای سعادت ، ج 1   

علامه طباطبایی : آثار اطلاعت یا معصیت عاید خود انسان می شود که شأنی جز نیاز و تهیدستی ندارد .

-         اول چیزی که بر روزه دار لازم است این است که از بی بندو باری و شهوترانی بپرهیزد و جلو نفس سرکش را گرفته ، نگذارد در زمین ، طبع و طبیعت افسار گسیخته به هر سو که می خواهد برود .

  آیت الله طالقانی : در مذاهب قدیم مصر و روم و یونان و هند نیز انواع روزه معمول بود .

ـ بشر تعالی طلب که نمی خواسته در سطح حیوانات پایین آید و یکسر محکوم تمایلات و شهوات حیوانی گردد ، روزه را وسیله و سپری برای مقاومت در برابر این گونه تمایلات شناخته تاخود را برتر آرد و قهرمانی نماید .

  امام محد غزالی : روزه را سه درجت است : روزه عوام ، روزه خواص و روزه خاص الخاص .

ـ هر که از روزه به ناخوردن طعام و شراب ( آشامیدنی ) اقتصار کند ، روزة وی صورتی بیروح است ، که روح و حقیقت روزه آن است که خویشتن به ملایک مانند کنند . 

  

        




برچسب ها : سخن روز
نویسنده خادم مسجد در دوشنبه 86/6/19 | نظر

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها
طراح قالب
ثامن تم