برو به دار اول خانهی دل که تا گیرد ملک نزد تو منزل همان طور که جریان دموید شیطان هم از این راه به غرب میرود. حال ببینیم که شیطان کرسی گذاشته در این مملک غرب یا این که رحمان گذاشته. جای دلدار است دل نی جای اغیار است دل امیرالمومنین صلوات الله و سلام علیه میفرماید: نشستم در خانهی دل و احدی را به جز خدا ره ندادم ، نشستم تو به من احانت کردی. ایشان نمیداند یعنی از این مقدس خشکها است که میخواهد امر به معروف کند تهمت هم میزند ، ظاهر شرع را که حفظ نکرده آن وقت در خط نورانیت است. نورانیت کدام است داداش جون اول باید یجوذ و لایجوذ را یاد بگیری ، اول باید بدانی که باب غیبت چه است. پس بنابراین ظاهر شرع را باید حفظ کرد عزیز من، بعد که ظاهر شرع را حفظ کردی بعد اخلاق بد را از خود دور کن مانند : کبر، حجب، نخوت عرض میشود اینها را باید دور کنی داداش جون ، بخل برود انفاق بیاید ، ترس برود شجاعت بیاید ، حرص برود قناعت بیاید، کبر برود تواضع بیاید ، اینها را وقتی مهمانها در حال خوردن شیر بودند نوشتهاند. فان کانت مشغولاً به چیزی فلا تقوم به غیر لذی یرضا به الله شاغلٌ پس حساب کن اگر مشغولی ، مشغولیتت یک چیزهایی باشد که رضا و خشنودی پروردگار در آن باشد . بیا چون پیغمبر فرمود و اجازه داد که قیص به شعر در بیاوردش. فان کنت فلن یذهب الانسان بعد موته و من قبله اللذی کان یعملون آیا ببین آدمی ، خرسی ، خوکی ، میمونی هان یک نفر که حالا هست بنده در عالم رویا دیدم که یک قفنی تا کم شیشهها میلههای آهنی اما یک مرتبه که داشت حرف میزد و وسیلمی استحکاس مرا فراهم کند. دیدم قوچات و از این قوچها که لاشخورا که نوکش بر میگردد که شکل جغده چنگال میانداخت دو مرتبه دیدم که به شکل اولش شد. حالا باید حساب کنی داداش جان. فلن یحسب الانسان بعد موته بعد از مردنت به همان صورت که قبل بودهای وارد میشوی ، شیخ بهای رحمت الله علیه وقتی که در قبرستان تخت فولاد وارد شد پرسید چه دیدهای در این مدت که در این جا هستی گفت: نمیدانم مکاشفه بود ، چیز دیگری بود دیدم که این قبر شکافته شد که شاه زیبا رو به زیبایی پادشاهان آمد و رفت داخل بعد از آن که آن رفت داخل یک سگ سیاه بعد از او آمد و آن شخص که ذی ملوک بود تمام بدنش را زخم کرد و خارج کرد خوب آن صورت آدمیتش بود این صورت اخلاق مزبورش بود به آن حمله کرد و خارج کرد و این شد که سر و صورت من خونی شد ، پس آن همراه و همنشین او همان سگ است ، او در حضور نبی اکرم (ص) شعر گفت: من مصاحبت نمیکند انسان بعد از مردنش و من قبله اللذین کان یعملون. همان چیزی که عمل کرده است با اوست منتها قبلاً ظاهر نبود حالا ظاهر شده است . ما در اول باب ان الذین قالو رب نالله ثم تتنزل ملائکه الا هم الملائکه الاتفاف و لا تحزنون. در آخر میگوید ما ملائکه با تو بودیم در دار دنیا تو قابلیت نداشتی ما را ببینی حالا ظاهر شدیم . نحن اولیائکم فی الحیات دنیا و فی الاخره. این را امیرالمومنین فرمودند: پس ببین داداش جان با کی هم نفسی . الا انما الانسان ذیح و لاهله یوقسیم قیلاً ثم یرحلون (این نوشته ها را عصری برای شما نوشتیم) یعنی مهمان اهل بیت خود هستی یک مقداری زندگی میکنی و بعداً میروی. میگویند ابوزوج رحمت الله علیه خوب ایشان خیلی مقدس بود. یک نفری آمده بود و ما هم آنجا رفتیم آن فرد گفت : آمدهام درباره ابا عبدالله متحس بشوم و از خدا شکایت بکنم گفت: کفر نگو ، گفتم آقا حاج میرزا این از بهترین آدمهاست. ما درون را بنگریم حال را نی برون را بگویم و قال را گفتم این مرد خیلی خوبی است گفتم هر چه میخواهد دل تنگت بگو ما در بند لفظ و فلان اینها نیستیم حالا چرا پروردگار حاجت مرا نمیدهد ، امیرالمومنین فرمودند : مجلس شراب نیست ، مجلس غیبت نیست ، خیلی دقیق است یعنی بالاتر از آنکه شما فکر بکنید. بنده مهمان بودم زمان رهبر کبیر بود یکی از اهل علم کیج صدیقه آنها با آنها مخالف بودند عمو جان من او به وظیفهی شرعی خود عمل میکند تو حرفت چیست؟ خلاصه این سه چهار نفر یک طرف چون باب غیبت را من تقلیداً و اجتهاداً نزد مرحوم آیت الله استاد محمد تقی یاد گرفته بودم خیلی مصلت بودم هر چه گفت رد کردم خوب الحمدالله این غیبتها و بی احترامیهای که به رهبر کبیر میکردند من دفع کردم . آمدم خانه و میخواستم بخوابم 12 تا قل هوالله ، یک سوره یاسین یک بار تسبیحات حضرت زهرا را میگویند تا آن رختخواب مسجد شود مجلس ذکر بشود دیدم یک آقا از در تشریف آوردند آن مجلس که ظهور بودی چرا نششستی عرض کردم آقا من همه را جواب دادم گفت: جواب دادی درست بود ، اما آنها قانع شدند گفتم خیر گفتند چرا بلند نشدهای بیایی، میخواستی بلند شی بیایی مطالب تو حق بود، تا آنها تنبیه بشوند. نهار چه صورتی دارد عرض نمیشود انسان خود را مصاف فرض کنه و همه جا داخل بشود پس بناً الا هذا پس بترس از این که خدا تو را در موقع معصیت ببیند مجالس غیبت نباشد و فلان نباشد....مجالس رقص و تئاتر و.... باید اخلاق خوب نورانیت بیاورد نه این که آن میرقصد تو هم بلند بشوی برقصی عجب خیلی آموزنده است ، فهمیدی که آنها همه قصه است چیزی که حرام است همیشه حرام است الا یوم القیامه _ شوخی را برای بچه گذاشتهاند تو خود را هم بچه کردهای. خلاصه اینکه خدا تو را در معصیت ببیند و نباش در مواقف طاعتش این مال امیرالمومنین است آقا مجالس رقص نیست ، مجالس غیبت نیست ، این آقا مجالس بزن و بکوب نیست مجالس عیشهای محرم نیست همهی اینها زیرش باید نهی بخورد. در مسجد هستی در اماکن فضائل است که فضائل اهل بت گفته میشود هست در امام زاده است در زیارت ائمه است. در مواقف طاعتش هست و در مواقف معصیت دیده نمیشود این دستور امیر المومنین است. رفقای عزیز آنقدر برای شما نوشته بودم در وسطی که مهمانها نشسته بودند شیرینی و چای میخوردند گاه گاهی از من راجع به صحبتهای خود تصدیق میخواستند اما نمیدانستند که بنده ظاهراً اینجا بود حالا عزیزان من به این لم این درس را برای شما آماده کردهام. والسلام نویسنده خادم مسجد در چهارشنبه 88/12/5 | نظر
طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم Web Template By : Samentheme.ir |
آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسبها
سخن روز (75), فیلم سخنرانی های مسجد (72), هدیه روزانه سایت (35), ارتباط مستقیم با امام جماعت مسجد (25), اطلاعیه های مسجد (23), وقایع امروز (14), پرسشهای فرزندانمان -پاسخهای ما (13), عکس روز (10), مروری بر آخرین اخبار (10), شبهات و ابهامات (8), برنامه های مسجد (7), مناسبت های مذهبی (5), فیلم مراسمات مسجد (5), کلیپ (4), خلاصه سخنرانی های مسجد (3), دانش آموزان ممتاز محله پیامبر اعظم(ص) (3), آرشیو صوتی سخنرانی های مسجد (3), اخبار محله پیامبر اعظم(ص) (2), ارتباط مستقیم با مسئول پایگاه بسیج (2), پیشنهاد و انتقاد شما (2), امروز با حافظ (2), گالری عکس (2), یادداشت های امام جماعت محترم (2), هدیه روزانه (1), کاریکاتور روز (1), کمک های مردمی برای ساخت مسجد (1), ساختار مدیریتی مسجد (1), طنز روز (1), تاریخ (1), جلسه سایت (1), حدیث (1), حقوق_بشر (1), اسلام (1),
طراح قالب
|