سفارش تبلیغ
صبا ویژن
برنامه های ثابت هفتگی مسجد که پس از نماز مغرب و عشاء برگزار میگردد: شنبه ها: جلسه قرآن ، دوشنبه ها: جلسه پرسش و پاسخ ، سه شنبه ها: دعای توسل ، پنجشنبه ها: دعای کمیل ، جمعه ها: پس از نماز صبح دعای ندبه،پس از نماز مغرب و عشاء برنامه سخنرانی مذهبی

اسلایدر

مطالب اخیر وبگاه

آثار سوء برخى از اعمال بر روابط انسان با دیگران بسیار آشکار است. از جمله اعمالى که روابط انسان‏ها را سست و سرد مى‏کند و منشأ گناهان دیگر مى‏گردد غیبت است. غیبت عبارت است از یاد کردن دیگرى به چیزى که اگر با خبر شود خوش نمى‏دارد؛ یعنى نقص کسى را نزد دیگران به قصد نکوهش ذکر کردن. این نقص ممکن است جسمانى، اخلاقى یا رفتارى باشد؛ البته باید در نزد عرف نقص قلمداد شود. غیبت صرفاً به وسیله گفتار و زبان نیست، بلکه نوشتن و اشاره کردن نیز مشمول عنوان غیبت است.

 

از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است: هل تدرون ما الغیبة؟ قالوا: الله و رسوله اعلم قال: ذکرک اخاک بما یکره. قیل أرأیت ان کان فى اخى ما اقول؟ قال: ان کان فیه ما تقول فقد اغتبته و ان لم یکن فیه فقد بهته. (1) پیامبر پرسیدند: آیا مى‏دانید غیبت چیست؟ پاسخ دادند: خدا و رسولش داناترند. فرمودند: یاد کردن برادرت (در نزد کسی یا کسانی) نسبت به چیزی که اگر بفهمد ناراحت می‌شود. پرسیده شد: حتى اگر آن چه مى‏گویم در برادرم باشد باز هم غیبت است؟ فرمودند: اگر آن چه مى‏گویى در او باشد غیبتش را کرده‏اى و اگر در او نباشد بهتان زده‏اى. برای خواندن ادامه متن به ادامه مطلب بروید.

 

از امام کاظم (علیه السلام) روایتى نقل شده است که حدود غیبت را روشن مى‏فرماید: «مَن ذَکرَ رَجُلا مِن خَلفِهِ بما هُو فِیه مِمّا عُرفه الناس لَم یَغتَبه و مَن ذَکره مِن خَلفِهِ بما هو فیه مِما لا یَعرفهُ الناس اَغتابهِ، و مَن ذَکره بِما لَیس فیه فَقد بُهته.» (2)

 

کسى که دیگرى را در غیابش به عیبى که مردم از آن باخبرند یاد کند، غیبت او را نکرده است و کسى که دیگرى را در غیابش به عیبى یاد کند که مردم از آن بى‏خبرند، غیبت او را کرده است و کسى که او را به عیبى که در او نیست یاد کند به او بهتان زده است.در هر حال یکی از اخلاق عالی اسلامی پوشاندن عیب دیگران است. برترین عیب پوشی‌ها همراه با نصیحت و ارشاد به خوبی‌هاست.

 

داستان عجیبى از غیبت

 

انس بن مالک مى‌گوید: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله امر به روزه فرمود و دستور داد کسى بدون اجازه من افطار نکند .

مردم روزه گرفتند، چون غروب شد هر روزه‌دارى براى اجازه افطار به محضر آن جناب آمد و آن حضرت اجازه افطار داد .

در آن وقت مردى آمد و عرضه داشت دو دختر دارم که تاکنون افطار نکرده‌اند و از آمدن به محضر شما حیا مى‌کنند اجازه دهید هر دو افطار نمایند. حضرت جواب نداد. آن مرد گفته‌اش را تکرار کرد، حضرت پاسخ نگفت، چون بار سوم گفتارش را تکرار کرد حضرت فرمود: آنها که روزه نبودند، چگونه روزه بودند در حالی که گوشت مردم را خورده‌اند، به خانه برو و به هر دو بگو قی (استفراغ) کنند، آن مرد به خانه رفت و دستور قی کردن داد، آن دو قی کردند در حالی که از دهان هر یک قطعه‌اى خون لخته شده بیرون آمد، آن مرد در حال تعجب به محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله آمد و داستان را گفت، حضرت فرمود به آن کسى که جانم در دست اوست اگر این گناه غیبت بر آنان باقى مانده بود اهل آتش بودند!!

 

 

پی‌نوشت‌ها:

1- کشف الربیه عن احکام الغیبة، ص ?.

2- جامع السعادات، ج ?، ص ???

عرفان اسلامی (شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه)، حسین انصاریان، ج 10 .

منبع: www.3erat.com




نویسنده سجاد صادقی در دوشنبه 87/8/6 | نظر

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه
برچسب‌ها
طراح قالب
ثامن تم